روزهای پایانیِ سال ۹۸ را میگذرانیم، درحالیکه ویروس کرونا به سراغمان آمده و روال عادی زندگی دگرگون شده است. با خودمان فکر کردیم در میانهی این هول و اضطراب چطور میتوانیم یک حرکت گروهی و شادیآور انجام بدهیم تا با نمایش عشق به تقویت روحیهی جمعی کمک کنیم و بعد، ایدهی کوچکی به دنیا آمد.
روز پدر نزدیک بود و فکر کردیم چی بهتر از جشن میتواند ما را دور هم جمع کرده و خوشحالمان کند؟ فکر کردیم حالا که نمیتوانیم مهمانی بگیریم و همدیگر را ببینیم، میتوانیم با پیامها و عکسهایمان یک جشن غیرحضوری برپا کنیم.
این ماجرا از ایده تا اجرا فقط سه، چهار روز به همت فؤاد صادقیان، مریم بخارایی، مهنا افشردی و رؤیا میرغیاثی طول کشید و بالاخره، از باباهامان حرف زدیم.
البته، هنوز کلی یادداشت و عکس و صدا مانده است که کمکم به سایت اضافه میشود.